شاعر : مرتضی محمودپور نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل
در میان خیمه میدیدم عطش بالا گرفتدیدم آنجا دست برشمشیرخود سقا گرفت یاعلی گفت وزجا برخاست از روی زمیناذن میدان رفتن ازنوردل زهرا گرفت
نالههای طفل ششماهه شنیدم درحرم دیـده آنجا تا سکـیـنه دامن بـابـا گرفت از عطش لبهای طفلان حرم شد چاک چاکطفل را ازمادرش تا زینب کبری گرفت محشری برپا شد وسقا ز خجلت آب شدگفت باید رفت، اذن از شاه بیهمتا گرفت یک طرف اشک رباب ویک طرف آه حرموقت رفتن بود و شور غصه وغم پا گرفت
من امام باقرم درکربلا دیدم که خصم در کنارعلقـمه عباس را از ما گرفت روی تل عمه صدا میزد که وااُمّا ببین هستیم را شمر درگودال برقآسا گرفت